وکیل مدنی کیست
وظایف وکیل مدنی-حدود وکالت وکیل مدنی-حدود اختیارات وکیل مدنی و ویژگیها-عزل وکیل مدنی-تفاوت وکیل مدنی و وکیل دادگستری -لزوم داشتن اهلیت برای وکیل مدنی - خلاصه وکالتی که بر اساس مفاد قانون مدنی تنظیم میگردد وکالت مدنی میگویند. این قرارداد میتواند شامل طیف وسیعی از اختیارات باشد به جز مواردی که دخالت در امور وکلای دادگستری به حساب میآید.
توضیحات وکیل یک لغت عربی میباشد که مترادف با نماینده در فارسی است. فردی که بهعنوان وکیل یا نماینده قانونی تعیین میشود بر اساس عقد قراردادی که به وکالتنامه معروف است با موکل خود منعقد میکند که با توجه به وکالتنامه از لحاظ قانونی یکسری اختیاراتی درباره موکلش به او واگذار میشود.
وکالتی که بر اساس مفاد قانون مدنی تنظیم میگردد وکالت مدنی میگویند. این قرارداد میتواند شامل طیف وسیعی از اختیارات باشد به جز مواردی که دخالت در امور وکلای دادگستری بهحساب میآید.
حدود و وظایف اختیارات موکل در وکالتنامه قید شده است به طور کامل و روشن درج میگردد. درصورتیکه وکیل از اختیاراتی که طبق عقد وکالت به او محول شده باشد و در قرارداد هم قید شده است کاری انجام دهد، ضمانت همه آن کار با خود وکیل میباشد و درصورتیکه براثر کار وکیل، ضرر و زیانی شده باشد، امکان شکایت کردن از وکیل موردنظر وجود دارد.
وکیل مدنی فردی است که شما بهعنوان موکل به او جهت پارهای امور وکالت میدهید.
طبق قانون دو نوع وکیل وجود دارد وکیل حقوقی و وکیل کیفری. وکیل مدنی در خصوص دعاوی حقوقی بین اشخاص، شرکت ها و گروه ها تعیین می شود؛ حدود و اختیاراتی که یک وکیل به عهده دارد در واقع توسط موکل تعیین می شود. این شما هستین که اختیارات وکیل را نسبت به تعیین کارشناس، درخواست صدور برگ اجرایی، عملیات اجرای حکم، استرداد وجوه پرداختی به نام موکل، وکالت نسبت به اعتراض به حکم دادگاه تجدید نظرخواهی و ... تعیین می نمایید؛
وظایف وکیل مدنی
وکیل مدنی فردی است که مجوز وکالت دادگستری از مراجع صلاحیتدار را ندارد ولی شما با انعقاد عقد وکالت جهت انجام کارهایی که متعلق به شما میباشد، به او اختیاراتی میدهید.
این قسم از وکیل با وکیل دادگستری به طور کامل تفاوت دارد. قرارداد وکالت مدنی را میتوان بهصورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی یا بهصورت غیررسمی تنظیم نمود.
وکیل دادگستری مجوز دارد در محاکم قضایی جهت حل پرونده و دفاع از موکل خود بپردازد درصورتیکه وکیل مدنی بههیچعنوان از طرف دادگاه قانونی بهحساب نمیآید.
غالباً وکیل مدنی در زمینههای مثل وکالت جهت طلاق، خریدوفروش خانه، فسخ اجاره و بررسی موارد مرتبط با سازمانها وادارت دولتی میباشد.
با استناد به قانون وکلای مدنی اجازه ندارد دخالت در دادگاهها و مراجع قضایی داشته باشد و وکالت در محاکم قضایی مختص کسانی میباشد که پروانه وکالت از مراجع صلاحیتدار داشته باشند.
حقالوکاله وکیل مدنی تعرفه خاصی ندارد و بر اساس توافق و میزان زحمتی که کشیده میشود تعیین میگردد.
قرارداد وکالت مدنی به چند طریق میباشد؟
وکالت تام: وکالت تام یک نوع وکالت کلی میباشد به این معنی که موکل به وکیل خود اختیار تام میدهد مثلا به وکیل میگوید درباره این خانه هر کاری که صلاح میدانی انجام بده.
وکالت خاص: موکل در بعضی از موارد به وکیل اختیار میدهد مثلا به وکیل میگوید میتوانی این خانه را بفروشی یعنی موکل به وکیل تنها وکالت در فروش را داده است.
شایانذکر است چنان چه وکالت در موارد مخصوصی باشد مسئولیت اختیارات وکیل معلوم است به همین علت وکالت در موارد خاص و محدود بهتر است و جلوی سوءاستفاده وکیل را میگیرد.
بعضی مواقع فردی وکالت بلاعزل به وکیل میدهد و تمام اختیارات قانونی را از خود میگیرد. درایت مواقع گرفتاریهای زیادی به وجود میآید.
بنابراین حدود اختیارات وکیل مدنی بهتر است محدود و بهصورت تام نباشد.
حدود وکالت وکیل مدنی
در عقد وکالت باید امری که به وکیل نمایندگی انجام آن داده میشود معلوم گردد، مثلا هرگاه کسی دیگری را وکیل در خانۀ خود نماید، باید امری را که انجام آن به عهده وکیل گذارده شده از فروش و اجاره دادن و گرفتن مالالاجاره یا نگهداری و تعمیرات لازم تعیین شود و الا بدون تعیین آن، مورد وکالت مبهم و عقد موضوع وکالت که مورد معامله است باید معین باشد و مبهم نباشد.
قانون مدنی ممکن است مطلق باشد چنانکه کسی بگوید از امروز وکیل در اداره امور من هستی، میتواند امور مربوط به اداره کردن اموال موکل را تصدی نماید و هر امری که لازمۀ اداره امور موکل است وکیل باید انجام دهد.
به نظر میرسد که اجاره دادن و فروش خارج از حدود ادارة اموال میباشد و درصورتیکه موکل بخواهد که وکیل بتواند این امور را نیز انجام دهد باید تصریح به آن امر در عقد وکالت بشود.
و ممکن است وکالت مقید و برای امر خاصی باشد، چنانکه کسی به دیگری وکالت دهد که خانۀ او را بفروشد و یا اجاره دهد، در این صورت وکیل نمیتواند غیر از امور معین اعمال دیگری را انجام دهد.
یکی از خدمات بسیار ارزنده ای که در دنیای امروزی که سرعت در کارها بسیار پر اهمیت است، استارتاپ های حقوقی هستند که به صورت آنلاین خدمات مختلف حقوقی را در زمینه های مختلف مانند طلاق، ازداوج، انعقاد
حق الزحمه وکیل:
اگر برای پرداخت حق الزحمه ، بین طرفین قرارداد وکالت توافق شده باشد، ملاک قراداد حق الزحمه می باشد و اگر قراردادی بین طرفین نباشد مطابق قانون موکل باید حق الزحمه را پرداخت نماید.حق الزحمه در این مورد مطابق شرایط عرف بسته به نوع کاری که انجام داده و مدت زمانی که برای کار صرف نموده محاسبه می شود.
برای پرداخت حق الزحمه در صورتی که بین طرفین قراردادی وجود داشته باشد ملاک ، قرارداد حق الزحمه می باشد و اگر قراردادی نباشد حق الزحمه مطابق تعرفه قانونی که از طرف قوه قضاییه تصویب شده است می باشد و موکل باید حق الزحمه را بر مبنای آن پرداخت نماید.
حدود اختیارات وکیل مدنی و ویژگیها
حدود اختیارات وکیل مدنی همان است در قرارداد وکالت قید شده است. عمدتاً وکیل مدنی که انتخاب میکنید با یک فرد مورد اعتماد باشد تا در ادامه به مشکلی بر نخورید، در خصوص وکلای دادگستری نیز میتوان گفت یک وکیل دادگستری شایسته به جز اینکه باید تجربه زیادی داشته باشد باید از سطح دانش خوبی برخوردار باشد و به امور مربوطه مسلط باشد و همینطور سوابق و پیشینه روشنی در برطرفکردن پروندههای خود داشته باشد، و یک وکیل مدنی شایسته به جز اینکه از خبرگی مناسبی در انجام کارها برخوردار باشد باید به قانون هم مسلط باشد.
از خصایص اخلاقی مهمی هم که باید داشته باشد میتوان به رازداری، تعهد کاری، واین که قادر باشد زندگی شخصی را از کاری جدا کند، اشاره کرد.
پرداخت سایر هزینهها به وکیل مدنی
به جز اینکه موکل باید حقالوکاله را باید بپردازد، باید مخارجی که وکیل جهت انجام وکالت کرده است را نیز باید پردازد.
به علت اینکه کاری که انجامگرفته به دستور موکل بوده است. ثابت کردن مخارجی که صورتگرفته و یا انجامدادن کاری که لازم است هزینه آن پرداخت شود با وکیل است.
لازم به ذکر است در پروندههای مطرح در شورای حل اختلاف نیز میتوان از وکیل استفاده نمود.
عزل وکیل مدنی
از آن جایی که عقد وکالت، عقدی جایز میباشد هروقت که موکل تصمیم بگیرد میتواند وکیل را برکنار کند ولی اگر وکالت وکیل یا عدم برکناری او ضمن عقد لازمی صورتگرفته باشد دیگر نمیتواند هرزمان خواست وکیل را برکنار کند. عقد وکالت را به دو طریق نمیتوان منحل کرد:
الف) اگر ضمن عقد لازم وکالت وکیل شرط شده باشد.
ب) درزمانی که یکی از دو طرف عقد، دیوانه شود با بمیرد عقد وکالت میان آنها فسخ میگردد.
تفاوت وکیل مدنی و وکیل دادگستری
وکیل دادگستری این اجازه را دارد که در محاکم قضایی از طرف موکل خود صحبت کند، تهمتهای نادرستی که به موکل زده شده را پیگیری و دفاع کند و مشکلش را حل نماید و با اطلاع از قوانین کشور و مسلط بودن بر قانون، از تمام حقوحقوق موکل دفاع کند. اما وکیل مدنی نمیتواند در مراجع قضایی وکالت کند. بر اساس قانون، طرفین دعوا باید در دادگاه وکیل داشته باشند. یکی از طرفین درصورتیکه به هر علتی قادر نباشد برای خودش وکیلی بگیرد، دادگاه به او کمک میکند تا او هم بتواند رایگان از تبحر و تجربه وکیلی که ازطرف دادگاه تعیین میشود و در پرونده به او کمک میکند، بهرهمندی شود. جهت دعاوی قضایی، بودن یک وکیل موضوعی لازم و ضروری بهحساب میآید. حاضر بودن یک وکیل مدنی در اموری مانند فسخ اجارهنامه، انجام کارهای اداری، قانونی، پروسههای قانونی مرتبط به ادارهها و سازمانها امری لازم میباشد. اما عملا در پروندههای قضایی، نمیتوان از وکیل مدنی استفاده نمود و حتماً باید از وکلای دارای پروانه وکالت استفاده کرد.
لزوم داشتن اهلیت برای وکیل مدنی
وکالت عقد است و بین دو نفر منعقد میگردد که یکی را موکل و دیگری را وکیل مینامند. موکل کسی است که نمایندگی به دیگری در امری میدهد و وکیل کسی است که نماینده در انجام آن امر می شود.
اهلیتی که قانون برای طرفین معامله لازم میداند از دو نظر است یک اینکه طرفین عقد باید عاقل و بالغ باشند زیرا عقد بدون اراده حقیقی محقق نمیگردد، و کسی که عاقل و بالغ نباشد نمیتواند، اراده لازم را بنماید و بدینجهت قانون عبارت و قصد انشاء صغیر غیر ممیز و مجنون را مورد قبول ندانسته است، ولی مجنون ادواری در زمان سلامت اعمال وی صحیح است و از طرف دیگر هیچیک از مجنون و صغیر اعم از ممیز و غیر ممیز و همچنین سفیه نمیتواند در امور مالی خود تصرف بنماید، خواه مال خود رابه دیگری تملیک بنماید و یا تعهدی به نفع او کند، خواه مورد آن مال باشد یا عمل، زیرا تصرفات آنان مصون از تضییع و تفریط نمیباشد.
اما تملک بلاعوض که بهطورقطع موجب تضییع و تفریط نمیباشد.
صغیر ممیز و سفیه نمیتوانند غیرمستقیم نیز تصرفاتی در امور مالی خود بنمایند که موجب ایجاد تعهد به دادن مال و یا انجام عمل شود مانند نکاح دائم که مهر در آن ذکر نشده یا عدم مهر ذکر شده باشد.
زیرا در مورد مزبور اعمال آنان موجب تصرف در امور مالی است و از تضییع و تفریط مصون نمیباشد.
چنانکه از روح مواد مربوطه استنباط میشود در هر موردی که تصرف آنان مصون از تضییع و تفریط نباشد خواه مستقیم و یا غیرمستقیم ممنوع میباشند ولی تصرفاتی که تأثیر در امور مالی آنان ندارد مانند طلاق خلع و اقرار در امور غیرمالی اشکالی نخواهد داشت.
موسسه حقوقی آرازفرتاک به شماره ثبث در تهران تاسیس شده که از حاذق ترین ومعتبرترین در بخش های حقوق تجارت بین الملل و حقوق و دعاوی داخلی به ارائه خدمات مشاوره حقوقی،مشاوره حقوقی خانواده و وکالت به اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از داخلی و خارجی می پردازد.این موسسه حقوقی در تهران در زمینه های تجارت الکترونیک، حقوق استارتاپ ها و شرکت ها، قانون مالکیت معنوی و اموال و مالکیت ، خدمات حقوقی به شرکت های دانش بنیان می تواند به شما عزیزان مشاوره دهد.